نقد فیلم خانه دیگری
گروه فیلم : اجتماعی
سال تولید : ۱۳۹۵
کارگردان : بهنوش صادقی
بازیگران: گوهر خیراندیش ، لیلا زارع ، پژمان بازغی ، مهنوش صادقی ، روشنک گرامی ، متین ستوده ، علیرضا جعفری ، رابعه مدنی ، پیمان یونسی ، امیرجمشید صادقی ، ناصر هاشمی
خلاصه داستان : خانه دیگری ماجرای پدری است به نام حبیب اله که در سال های آخر عمر تصمیم گرفته به خانه آبا و اجدادی اش برگردد. او خانواده اکرم، از اقوام دورش را برای پرستاری و مراقبت از خود به این خانه دعوت کرده تا با او زندگی کنند. در این میان، خوشی ها و ناخوشی های این خانواده زندگی حبیب اله و دختر و دامادش را تحت الشعاع قرار می دهد……
_____________________________________________________________
دیالوگهای «تأثیرگذار»؟!
سید حسام الدین حسینی
«ما همه بیماریم فقط همدیگه رو قضاوت میکنیم.»
«همه حرفها و کارها رو با به نام خداوند بخشند مهربان شروع میکنیم ولی هیچی از دریای بخشندگی اون نداریم.»
«همه آدما در نهایت تنهان»
تمام هستی فیلم همین دیالوگهاست بهاضافه چند تم تکراری تلویزیونی. تمهایی مثل پدر خوب شوهر بد، رابطه سرد در تختخواب، زندگی پررونق پایینشهری فقیرانه در برابر زندگی راکد و مرده بالاشهری و…
حرفهای درست اگر در دل قصه تنیده نشوند به جان مخاطب نمینشیند و لاجرم به ضد خود تبدیل میشوند. صحبت از بخشش در سینما اگر بخشندهای برای مخاطب نساخته باشی و علت بخشش را، لوس است و کلیشه. دیالوگ اگر جز منطق قصه نباشد جان فیلم را میگیرد و تماشاگر را از فراز پرده به قعر صندلی پرتاب میکند.
مشهور است که خانمها در دیدن جزئیات تبحر دارند و به همان اندازه با درک کلیات دچار مشکلاند. این قول اگر درست هم نباشد درباره این فیلم و کارگردانش تا حد زیادی درست از آب درآمده. مهوش صادقی احساسات زنانه را تجربه کرده و سعی کرده در فیلمش نشان دهد اما مردها کلیشهاند و بدون عمق. پدر قصه به شکل بلاهت آمیزی مهربان است. شعر میخواند، پول قرض میدهد، شاباش میدهد و نگران زندگی دخترش است. شوهر به همان اندازه که پدر خوب است مریض است و سادومازوخیست. مغرور است و یکدنده. خسیس است و شکاک. میان این دو زنی است که با شوهرش به تختخواب نمیرود و همین میشود بحران و بهانه رودست آمدنی دوربینی که از روی سهپایه بودن هم طرفی نبسته بود.
مسئله محوری فیلم روشن نیست و بین کلیشههای مختلف میرود و برمیگردد. گاهی چنگی به بخشش میزند گاهی به دعوای زنوشوهری. از همه اینها بدتر پسر خانواده فقیری است که از پدر مهربان فیلم نگهداری میکنند. پسرک در همه صحنههایی که جلوی دوربین است در حال قر دادن است. ظاهراً قری که معادی در ابد و یک روز داد به مذاق سینمای ایران خوش آمده و قرار است رقص مرد پایینشهری به سکانسکلیشههای سینمای ایران اضافه شود. خدا به داد ما برسد و به داد این سینما مردنی.
فیلم دیگری…